راز آشفتگی برخی آدمها در دل داستانهای عشقی چیست؟
شاید برای شما هم سوال باشد که چرا برخی افراد ناخودآگاه به دنبال درگیری و کشمکش در روابط عاشقانه خود هستند. این رفتار، ریشه در عوامل مختلفی دارد که در این مقاله به ۱۹ نکته مهم در این زمینه اشاره خواهیم کرد. این دلایل اغلب پیچیده و چندوجهی هستند و شناخت آنها میتواند به درک بهتر رفتار خود و شریک عاطفیتان کمک کند.
- ✔️
الگوهای خانوادگی:
مشاهدهی مداوم دعوا و مشاجره در خانوادهی پدری، میتواند فرد را به این باور برساند که روابط باید همراه با کشمکش باشند. - ✔️
عدم اعتماد به نفس:
احساس ناامنی و کمبود اعتماد به نفس میتواند باعث شود فرد برای جلب توجه یا آزمایش وفاداری شریک خود، به درگیری متوسل شود. - ✔️
ترس از صمیمیت:
برخی افراد ناخودآگاه از صمیمیت میترسند و با ایجاد درگیری، از نزدیک شدن بیش از حد به شریک خود اجتناب میکنند. - ✔️
تجربیات آسیبزای گذشته:
تجربهی خیانت، رهاشدگی یا سوء استفاده در روابط قبلی میتواند باعث شود فرد به طور ناخودآگاه به دنبال تکرار همان الگوهای مخرب باشد. - ✔️
عدم مهارت در برقراری ارتباط:
ناتوانی در بیان صحیح احساسات و نیازها میتواند منجر به سوء تفاهم و درگیری شود. - ✔️
نیاز به کنترل:
برخی افراد با ایجاد درگیری، سعی در کنترل رفتار و احساسات شریک خود دارند. - ✔️
جستجوی هیجان:
برای برخی افراد، درگیری و مشاجره نوعی هیجان و آدرنالین ایجاد میکند و رابطهی آرام و پایدار برایشان خستهکننده است. - ✔️
مشکلات حل نشده:
انباشته شدن مشکلات کوچک و حل نشده میتواند منجر به انفجار و درگیریهای بزرگتر شود. - ✔️
باورهای غلط درباره عشق:
باور به اینکه عشق باید همراه با سختی و فداکاری باشد، میتواند فرد را به سمت روابط پر تنش سوق دهد. - ✔️
مشکلات روانی:
برخی اختلالات روانی مانند اختلال شخصیت مرزی یا اختلال دوقطبی میتوانند باعث رفتارهای پرخاشگرانه و درگیری در روابط شوند. - ✔️
عدم درک نیازهای عاطفی:
ناتوانی در درک و برآورده کردن نیازهای عاطفی خود و شریک عاطفی میتواند منجر به نارضایتی و درگیری شود. - ✔️
تاثیر رسانه ها:
تماشای روابط پر از درگیری در فیلم ها و سریال ها، میتواند ناخودآگاه فرد را به این نوع روابط متمایل کند. - ✔️
نیاز به توجه منفی:
گاهی افراد به جای گرفتن توجه مثبت، با انجام کارهای اشتباه و ایجاد درگیری، توجه منفی دریافت می کنند، زیرا هر نوع توجهی بهتر از نادیده گرفته شدن است. - ✔️
احساس گناه:
برخی افراد به دلیل احساس گناه ناشی از اشتباهات گذشته، ناخودآگاه به دنبال تنبیه شدن و درگیری هستند. - ✔️
اختلافات فرهنگی و اجتماعی:
تفاوت در ارزش ها، باورها و انتظارات میتواند منجر به درگیری و سوءتفاهم شود. - ✔️
مشکلات مالی:
فشارهای مالی و مشکلات اقتصادی میتواند استرس و تنش را در رابطه افزایش داده و منجر به درگیری شود. - ✔️
عدم پذیرش مسئولیت:
عدم تمایل به پذیرش مسئولیت اشتباهات و سهم خود در مشکلات رابطه میتواند منجر به درگیری های مکرر شود. - ✔️
وجود مشکلات جنسی:
نارضایتی جنسی و عدم تطابق نیازهای جنسی میتواند منجر به نارضایتی و درگیری در رابطه شود.
- ✔️
حسادت:
حسادت میتواند یکی از عوامل اصلی درگیری و کشمکش در روابط عاشقانه باشد.
این عوامل، تنها بخشی از دلایلی هستند که میتوانند باعث گرایش افراد به کشمکش در روابط عاشقانه شوند. شناخت این عوامل و تلاش برای حل آنها، میتواند به داشتن رابطهای سالمتر و پایدارتر کمک کند. درک اینکه چرا الگوهای منفی تکرار می شوند، اولین قدم به سوی تغییر است.
1. الگوهای رفتاری آموخته شده در کودکی
افرادی که در خانوادههایی با سطح بالای تعارض و بحث بزرگ شدهاند، ممکن است ناخودآگاه این الگوها را در روابط عاشقانه خود تکرار کنند. این رفتار برای آنها “عادی” تلقی میشود، حتی اگر مخرب باشد. آنها ممکن است تصور کنند که بدون بحث و دعوا، عشق واقعی وجود ندارد یا اینکه رابطه خستهکننده خواهد بود. این الگوهای آموخته شده، به نوعی برنامه ریزی ذهنی برای ایجاد و حفظ درگیری در روابط تبدیل میشوند. برای تغییر این الگو، نیاز به آگاهی از آنها و تلاش آگاهانه برای ایجاد الگوهای سالمتر است. درمانگر میتواند در شناسایی این الگوها و ایجاد راهکارهای جایگزین کمک کننده باشد. شناخت الگوهای رفتاری والدین و تاثیر آنها بر روابط فردی، گام اول در تغییر این الگوهاست. تلاش برای برقراری ارتباط آرام و سازنده، به جای جستجوی درگیری، میتواند رابطه را به سمت سلامت پیش ببرد.
2. ترس از صمیمیت
برخی افراد به دلیل ترس از آسیبپذیری و صمیمیت واقعی، ناخودآگاه به دنبال ایجاد کشمکش در رابطه هستند. درگیری، یک نوع فاصله عاطفی ایجاد میکند و از نزدیک شدن بیش از حد جلوگیری میکند. آنها ممکن است از این بترسند که اگر بیش از حد به کسی نزدیک شوند، طرد شوند، کنترل شوند یا مورد سوء استفاده قرار گیرند. ایجاد درگیری، بهانهای برای حفظ این فاصله عاطفی و جلوگیری از بروز احساسات عمیق است. این ترس از صمیمیت، اغلب ریشه در تجربیات ناخوشایند گذشته، مانند خیانت یا رها شدن، دارد. مقابله با این ترس، نیازمند بررسی و پردازش این تجربیات گذشته است. به مرور و با ایجاد روابط امن و سالم، میتوان اعتماد را دوباره ساخت و بر این ترس غلبه کرد. درمانهای مبتنی بر دلبستگی میتوانند در این زمینه بسیار مفید باشند.
3. نیاز به توجه
در برخی موارد، ایجاد کشمکش تلاشی ناآگاهانه برای جلب توجه شریک عاطفی است. فرد ممکن است احساس کند که تنها زمانی مورد توجه قرار میگیرد که درگیری وجود داشته باشد. این رفتار اغلب در افرادی دیده میشود که در کودکی به اندازه کافی مورد توجه و محبت قرار نگرفتهاند. آنها یاد گرفتهاند که برای جلب توجه دیگران، باید رفتارهای نمایشی و گاهی منفی از خود نشان دهند. این نیاز به توجه، میتواند به صورت ناخودآگاه در روابط عاشقانه بروز پیدا کند و باعث ایجاد درگیریهای مکرر شود. به جای ایجاد کشمکش، باید به دنبال راههای سالمتر برای ابراز نیاز به توجه و محبت بود. بیان مستقیم این نیازها و درخواست کمک از شریک عاطفی، میتواند بسیار موثر باشد. در ضمن، تمرکز بر افزایش عزت نفس و خودپذیری، میتواند نیاز به تایید و توجه دیگران را کاهش دهد.
4. احساس بیارزشی و عدم شایستگی
افرادی که احساس بیارزشی میکنند، ممکن است ناخودآگاه باور داشته باشند که لایق یک رابطه خوب و پایدار نیستند.پس، آنها به دنبال راههایی برای تخریب رابطه و اثبات این باور میگردند.ایجاد درگیری، به نوعی پیشبینی شکست رابطه و تایید این باور است که “من لایق خوشبختی نیستم.” این احساس بیارزشی، اغلب ناشی از تجربیات منفی گذشته، مانند انتقادهای مداوم یا سوء استفاده عاطفی، است.برای مقابله با این احساس، باید به دنبال درمان و مشاوره بود و تلاش کرد تا باورهای منفی درباره خود را تغییر داد.تمرکز بر نقاط قوت و دستاوردها، و پذیرش خود به عنوان یک فرد ارزشمند، میتواند در این زمینه کمک کننده باشد.
در ضمن، تمرین شفقت با خود و مهربانی با خود، میتواند احساس بیارزشی را کاهش دهد.
به خاطر داشته باشید که همه افراد، صرف نظر از گذشته خود، لایق عشق و خوشبختی هستند.
5. عدم مهارتهای ارتباطی
نداشتن مهارتهای ارتباطی مناسب، میتواند منجر به سوء تفاهمها و درگیریهای مکرر در رابطه شود. افرادی که نمیتوانند به طور موثر احساسات و نیازهای خود را بیان کنند، ممکن است به جای آن به رفتارهای پرخاشگرانه یا منفعل-پرخاشگرانه متوسل شوند. آنها ممکن است نتوانند به طور سازنده با اختلاف نظرها برخورد کنند و به جای حل مسئله، به دنبال مقصر گشتن باشند. این کمبود مهارتهای ارتباطی، میتواند رابطه را به یک میدان جنگ تبدیل کند. برای بهبود مهارتهای ارتباطی، میتوان در کلاسهای آموزشی شرکت کرد یا از یک مشاور کمک گرفت. یادگیری گوش دادن فعال، همدلی، و ابراز احساسات به صورت سالم و سازنده، میتواند رابطه را بهبود بخشد.
در ضمن، تمرین حل مسئله به صورت مشترک و با احترام به نظرات یکدیگر، میتواند از بروز درگیریهای مکرر جلوگیری کند.
6. حل نشده باقی ماندن مسائل گذشته
مسائلی که در گذشته در رابطه رخ داده و به درستی حل نشدهاند، میتوانند به صورت مداوم به شکل درگیری و کشمکش دوباره ظاهر شوند.هر بار که یک مسئله قدیمی مطرح میشود، زخمهای کهنه باز شده و باعث تشدید تنش میشود.این مسائل حل نشده، مانند باری سنگین بر دوش رابطه باقی میمانند و مانع از ایجاد صمیمیت و اعتماد میشوند.برای جلوگیری از این چرخه، لازم است که مسائل گذشته به طور کامل بررسی و حل شوند.این کار ممکن است نیازمند گفتگوهای صریح و با صداقت، و یا کمک یک مشاور باشد.
باید به خاطر داشت که هدف از این گفتگوها، سرزنش کردن یکدیگر نیست، بلکه یافتن راهحلی برای عبور از گذشته و ساختن آیندهای بهتر است.
بخشش و پذیرش اشتباهات گذشته، نقش مهمی در این فرآیند دارد.تا زمانی که مسائل گذشته حل نشوند، رابطه نمیتواند به طور کامل بهبود یابد.
7. عزت نفس پایین
افرادی که عزت نفس پایینی دارند، ممکن است به طور ناخودآگاه به دنبال تایید و اعتبار از طریق درگیری باشند. آنها ممکن است با ایجاد بحث و جدل، سعی کنند قدرت خود را نشان دهند یا احساس کنترل کنند. در واقع، این رفتار تلاشی برای پوشاندن احساس ناامنی و بیکفایتی است. عزت نفس پایین میتواند باعث شود فرد احساس کند که شایسته عشق و احترام نیست و به همین دلیل، به طور ناخودآگاه رابطه را تخریب کند. درگیری میتواند به فرد احساس دهد که حداقل کنترل موقعیت را در دست دارد، حتی اگر این کنترل مخرب باشد. افزایش عزت نفس میتواند با تمرکز بر نقاط قوت، پذیرش خود و تلاش برای دستیابی به اهداف کوچک حاصل شود. مشاوره و رواندرمانی نیز میتواند در این زمینه بسیار مفید باشد. عزت نفس بالا، کلید داشتن روابط سالم و موفق است.
8. عدم تطابق در سبک های دلبستگی
سبک دلبستگی افراد نحوه برقراری ارتباط و احساس امنیت در روابط را تعیین میکند.اگر دو نفر با سبکهای دلبستگی ناسازگار وارد رابطه شوند، ممکن است سوءتفاهمها و درگیریهای زیادی ایجاد شود.مثلا فردی با سبک دلبستگی مضطرب ممکن است نیاز زیادی به تایید و اطمینان داشته باشد، در حالی که فردی با سبک دلبستگی اجتنابی از صمیمیت گریزان باشد.این تفاوتها میتواند منجر به کشمکشهای مداوم شود.شناخت سبک دلبستگی خود و شریک عاطفی، گام مهمی در درک و حل این مشکلات است.با آگاهی از تفاوتها، میتوان تلاش کرد تا نیازهای یکدیگر را بهتر درک کرده و پاسخ داد.
درمانهای مبتنی بر دلبستگی میتواند به زوجها کمک کند تا الگوهای ناسالم دلبستگی خود را تغییر دهند.
ایجاد یک رابطه امن و قابل اعتماد، هدف نهایی در این نوع درمان است.درک دلبستگی و تلاش برای انطباق، پایه و اساس یک رابطه موفق است.
9. خشم سرکوب شده
افرادی که به طور مداوم خشم خود را سرکوب می کنند، ممکن است ناخودآگاه به دنبال راهی برای تخلیه آن باشند.ایجاد درگیری در رابطه میتواند یک راه برای ابراز خشم سرکوب شده باشد، حتی اگر این ابراز خشم به صورت سالم و سازنده نباشد.این افراد ممکن است به جای بیان مستقیم خشم خود، به رفتارهای منفعل-پرخاشگرانه یا تحقیرآمیز روی آورند.سرکوب خشم میتواند منجر به مشکلات جسمی و روانی متعددی شود، از جمله افسردگی، اضطراب و بیماری های قلبی.یادگیری راه های سالم برای ابراز خشم، مانند ورزش، نوشتن یا صحبت با یک دوست یا مشاور، ضروری است.
شناخت محرک های خشم و تمرین تکنیک های مدیریت خشم میتواند به کاهش درگیری در رابطه کمک کند.
ابراز خشم به صورت سالم و سازنده، به معنی بیان نیازها و خواسته ها بدون توهین یا تحقیر طرف مقابل است.تخلیه خشم به صورت سالم، به حفظ سلامت روان و روابط کمک می کند.
10. حسادت و رقابت
حسادت و رقابت میتواند منبع اصلی درگیری در روابط عاشقانه باشد.فردی که حسادت می کند ممکن است به طور مداوم شریک خود را کنترل کند، او را متهم به خیانت کند و به دنبال نشانه هایی از بی وفایی باشد.رقابت میتواند منجر به مقایسه های ناسالم، تلاش برای برتری و احساس نارضایتی از رابطه شود.این احساسات منفی میتوانند باعث ایجاد تنش و درگیری های مکرر شوند.حسادت اغلب ناشی از ناامنی و عزت نفس پایین است.رقابت میتواند نشانه ای از عدم رضایت از خود و تلاش برای جبران کمبودها از طریق موفقیت های رابطه باشد.
مقابله با حسادت و رقابت نیازمند افزایش عزت نفس، تمرکز بر نقاط قوت خود و پذیرش شریک عاطفی است.
ایجاد یک رابطه مبتنی بر اعتماد، احترام و حمایت متقابل میتواند به کاهش این احساسات منفی کمک کند.گفتگوی صریح و با صداقت درباره احساسات و نگرانی ها میتواند از بروز سوء تفاهم ها و درگیری ها جلوگیری کند.
11. فقدان مرزهای شخصی سالم
عدم توانایی در تعیین و حفظ مرزهای شخصی سالم، میتواند منجر به نارضایتی و درگیری در روابط شود. وقتی فرد نمیتواند “نه” بگوید، از خود دفاع کند یا نیازهای خود را بیان کند، به مرور زمان احساس خشم و استیصال میکند. این احساسات میتوانند به صورت درگیری و بحث و جدلهای مکرر در رابطه بروز پیدا کنند. مرزهای شخصی سالم، محدودههایی هستند که فرد برای حفظ سلامت جسمی و روانی خود تعیین میکند. فقدان مرزها میتواند باعث شود فرد احساس کند که کنترل زندگی خود را از دست داده است. یادگیری تعیین و حفظ مرزها، نیازمند خودآگاهی، جرأتمندی و مهارتهای ارتباطی است. مشاوره و رواندرمانی میتواند در این زمینه بسیار مفید باشد. مرزهای سالم، کلید داشتن روابط سالم و متعادل است.
12. مشکلات مالی
مشکلات مالی یکی از رایجترین عوامل ایجاد استرس و درگیری در روابط است. نگرانی در مورد پول، بدهیها، و اختلافات در مورد نحوه مدیریت مالی میتواند منجر به بحث و جدلهای مکرر و فرسودگی رابطه شود. این مشکلات میتوانند احساس ناامنی، استیصال و خشم را در افراد ایجاد کنند. مشکلات مالی نه تنها بر رابطه عاطفی تاثیر میگذارند، بلکه میتوانند بر سلامت روانی و جسمی افراد نیز اثر بگذارند. برای مقابله با مشکلات مالی، لازم است که به طور شفاف و با صداقت با شریک عاطفی خود صحبت کنید و یک برنامه مالی مشترک تهیه کنید. در صورت نیاز، میتوانید از یک مشاور مالی کمک بگیرید. مشکلات مالی قابل حل هستند، اما نیازمند تلاش و تعهد مشترک هستند. مدیریت مالی مشترک، پایه و اساس یک رابطه مالی سالم است.
13. دخالت خانواده
دخالت بیش از حد خانوادهها در روابط عاشقانه میتواند باعث ایجاد تنش و درگیری شود. نظرات، انتقادات و توقعات خانوادهها میتوانند بر تصمیمات زوجها تاثیر بگذارند و استقلال آنها را محدود کنند. این دخالتها میتوانند احساس خشم، ناامیدی و بیاعتمادی را در رابطه ایجاد کنند. دخالت خانوادهها اغلب ناشی از عشق و نگرانی است، اما میتواند عواقب ناخوشایندی برای رابطه داشته باشد. برای مقابله با دخالت خانوادهها، لازم است که به طور قاطع و محترمانه مرزهای خود را مشخص کنید و استقلال خود را حفظ کنید. حمایت از شریک عاطفی در برابر دخالت خانواده، نقش مهمی در حفظ صمیمیت و اعتماد در رابطه دارد. ایجاد یک اتحاد قوی بین زوجها، در برابر دخالت خانوادهها ضروری است. استقلال در تصمیمگیری، حق مسلم هر زوجی است.
14. عدم تعهد
وقتی یکی از طرفین یا هر دو طرف به طور کامل متعهد به رابطه نیستند، میتواند منجر به ناامنی، بیاعتمادی و درگیری شود. عدم تعهد میتواند به صورتهای مختلفی بروز پیدا کند، از جمله عدم تمایل به سرمایهگذاری زمان و انرژی در رابطه، عدم تمایل به برنامهریزی برای آینده مشترک، و یا داشتن رفتارهای مشکوک و پنهانی.
تعهد، پایه و اساس یک رابطه پایدار و موفق است. عدم تعهد میتواند باعث شود فرد احساس کند که ارزشی ندارد و مورد عشق قرار نمیگیرد. برای ایجاد تعهد، لازم است که به طور با صداقت با شریک عاطفی خود صحبت کنید و انتظارات خود را بیان کنید. در صورت وجود عدم تعهد، لازم است که بررسی کنید که آیا رابطه ارزش ادامه دادن دارد یا خیر. تعهد، نشان دهنده تمایل به ساختن آینده با یکدیگر است.
15. مقایسه رابطه با دیگران
مقایسه رابطه خود با روابط دیگران، مخصوصا در شبکههای اجتماعی، میتواند منجر به احساس نارضایتی و درگیری شود. افراد اغلب تصویری کاملا مطلوب و غیرواقعی از روابط خود در شبکههای اجتماعی به اشتراک میگذارند، که میتواند باعث شود دیگران احساس کنند که رابطهشان به اندازه کافی خوب نیست. مقایسه کردن، یک بازی باخت-باخت است که فقط باعث ایجاد نارضایتی و حسادت میشود. به جای مقایسه کردن، بر روی نقاط قوت و جنبههای مثبت رابطه خود تمرکز کنید. از شبکههای اجتماعی به طور آگاهانه و هدفمند استفاده کنید و از دنبال کردن صفحاتی که باعث ایجاد احساس منفی در شما میشوند، خودداری کنید. تمرکز بر رابطه خود، کلید داشتن یک رابطه شاد و رضایتبخش است.
16. انتظارات غیرواقعی
داشتن انتظارات غیرواقعی از رابطه و شریک عاطفی میتواند منجر به ناامیدی، نارضایتی و درگیری شود.هیچ کس کامل نیست و هیچ رابطه ای بدون نقص نیست.انتظار داشتن این که شریک عاطفی شما همیشه نیازهای شما را برآورده کند، همیشه شما را خوشحال کند و همیشه با شما موافق باشد، غیرواقعی و غیرمنطقی است.این انتظارات غیرواقعی میتوانند باعث شوند که شما به طور مداوم از شریک عاطفی خود انتقاد کنید، او را سرزنش کنید و احساس نارضایتی کنید.انتظارات غیرواقعی اغلب ناشی از الگوهای نادرست در فیلم ها و رسانه ها هستند.واقع بینانه بودن و پذیرش نقص های شریک عاطفی، کلید داشتن یک رابطه سالم و پایدار است.
به جای تمرکز بر آنچه که نیست، قدردان آنچه که هست باشید.
ارتباط صریح و با صداقت درباره انتظارات و نیازها میتواند از بروز سوء تفاهم ها و درگیری ها جلوگیری کند.انتظارات واقع بینانه، پایه و اساس یک رابطه سالم و پایدار است.
17. سبک زندگی ناسالم
داشتن سبک زندگی ناسالم، مانند کمبود خواب، تغذیه نامناسب، عدم فعالیت بدنی و مصرف مواد مخدر یا الکل، میتواند بر خلق و خو، انرژی و توانایی مقابله با استرس تاثیر منفی بگذارد. این عوامل میتوانند منجر به تحریک پذیری، پرخاشگری و درگیری در روابط شوند. سبک زندگی ناسالم میتواند توانایی شما برای همدلی، گوش دادن فعال و حل مشکلات را کاهش دهد.
سبک زندگی سالم، نه تنها برای سلامت جسمی، بلکه برای سلامت روانی و روابط نیز ضروری است. ایجاد تغییرات کوچک در سبک زندگی، مانند خواب کافی، تغذیه سالم و ورزش منظم، میتواند تاثیر مثبتی بر رابطه شما داشته باشد. حمایت از یکدیگر برای داشتن سبک زندگی سالم میتواند رابطه شما را تقویت کند. سبک زندگی سالم، پایه و اساس یک زندگی شاد و موفق است. سلامت جسمی و روانی، ارکان اصلی یک رابطه موفق هستند.
18. مسائل جنسی
مسائل جنسی، مانند عدم رضایت جنسی، اختلافات در تمایلات جنسی و یا مشکلات در عملکرد جنسی، میتواند منبع استرس، ناامیدی و درگیری در روابط باشد. مسائل جنسی میتواند باعث شود فرد احساس کند که مورد دوست داشته شدن و پذیرفته شدن قرار نمی گیرد. عدم توانایی در برقراری ارتباط صریح و با صداقت درباره مسائل جنسی میتواند مشکلات را تشدید کند. مسائل جنسی بخشی طبیعی از روابط عاشقانه هستند و نباید از صحبت کردن درباره آنها خجالت بکشید. در صورت وجود مشکلات جنسی، میتوانید از یک متخصص رابطه زناشویی تراپی کمک بگیرید. ارتباط باز و با صداقت درباره نیازها و تمایلات جنسی، کلید یک زندگی جنسی رضایت بخش است. رضایت جنسی، عنصری مهم در یک رابطه پایدار و موفق است. سلامت جنسی، بخشی جدایی ناپذیر از سلامت کلی است.
19. تلاش برای تغییر دادن طرف مقابل
تلاش برای تغییر دادن شریک عاطفی، به جای پذیرش او به عنوان فردی که هست، یکی از رایجترین دلایل درگیری در روابط است. هیچ کس نمیخواهد تغییر داده شود و تلاش برای تغییر دادن کسی، پیامی مبنی بر عدم پذیرش و دوست نداشتن او به همان شکلی که هست، ارسال میکند. این تلاشها میتوانند منجر به احساس ناامنی، خشم و مقاومت شوند. پذیرش شریک عاطفی، به معنی پذیرش نقاط قوت و ضعف او است. به جای تلاش برای تغییر دادن او، بر روی نقاط قوت او تمرکز کنید و به او اجازه دهید که خودش باشد. به جای انتقاد کردن، از او قدردانی کنید و او را تشویق کنید. احترام به تفاوتها، کلید یک رابطه صلحآمیز و هماهنگ است. پذیرش، پایه و اساس عشق واقعی است.






